روشا کوچولوروشا کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

گل عشق مامان و بابا

مادرانه

سلام دختر کوچولوی نازم سلام فرشته مهربون زندگی من چقدر دلم می خواد بغلت کنم تنت رو بو بکشم و از خود بی خود شم,دلم می خواد دست و پاهای ظریف و کوچیکتو بوسه بارون کنم,دلم می خواد صورت نازتو بذارم روی صورتمو به آرامش برسم,دلم می خواد با صدای گریه ت سراسیمه به طرفت بیامو آرومت کنم,دلم میخواد با چشمای معصومت تو چشمای من نگاه کنی و من رو به باور مادر شدن برسونی.آره دخترم مادر شدن,با وجود نازنین توست که من مادر شدم. وقتی مادر شدم تازه فهمیدم دل نگرانی های یه مادر,حس شیرین یه مادر یعنی چی....وقتی که کوچولوت تکون نمیخوره یا فعالیتش کم میشه یه دنیا غصه داری که خدایی نکرده اتفاقی براش نیفته وقتی که دلت میخواد ساعتها طاق باز بخوابی اما میترسی از ...
26 ارديبهشت 1392

مامانم روزت مبارک

به دنیا آمدم تنها با ترس و گریان که در آن لحظه تو مرا در آغوش گرفتی... تنهایی,ترس و غصه ها در آغوشت برایم بی معنی شد در ناتوانی و ضعف تمام بودم که به من جان دادی و عصاره وجودت را به من هدیه کردی به هر بهانه ای به من گفتی عاشقم هستی ولی من اینقدر درگیر بزرگ شدنم بودم که یادم رفت محبتت را پاسخ دهم و اما تو بی دریغ به من عشق ورزیدی من رشد کردم و بزرگ شدم به حدی که میخواهم انسان دیگری را به این دنیا بیاورم وجای تورا بگیرم اما نه .... تو یکی بودی و هستی تو مادر من هستی و بی نظیری روزت مبارک ای فرشته مهربان که در این روز یادم میافتد چقدر عاشقتم و بودنت چقدر به زندگیم ارزش می دهد        9...
11 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

همیشه فکر می کردم تو که بیای و در آغوش بگیرمت بهترین لحظه عمر من است اما هر چقدر هم که تو را بفشارم باز نمیتوانم تو را این گونه که اکنون هستی به خود نزدیک کنم پس این روزها بزرگترین اتفاق جهان درون من رخ می دهد و من به خود می بالم که مادرم که زنم و می توانم این حس زیبا و غریب را درک کنم.   خدایا به خاطر این همه لطف و نعمت شکر,به خاطر فرشته کوچولویی که برامون فرستادی شکر,هر چقد شکرت کنم بازم کمه.خدایا ازت میخوام مسافر کوچولومون رو سالم بهمون برسونی.همیشه مراقبمون باش.   ...
25 اسفند 1391
1